Sunday, June 16, 2013

Father's Day!

ديگر شاهد أهسته أهسته گذر عمر پدرم نسيتم .شاهد اثر ارام مرور زمان بر چهره زيباي مادرم نسيتم شاهد روزهاي تولد, جشن هاي عروسي، مراسم عزاي ماد ر بزرگ، پدر بزرگ، خنده ها ، عضه ها نسيتم و عزيزانم سنگيني مرور زمان را بر شانه هاي من نميبينند. حال خوب مرا نميبينند و صداي لحظه هاي تنهايي و دلگير مرا نميشنوند إز أنها فقط خاطره عشق به جا مانده در ذهن خسته و وفادار من وقتي سرنوشت من را با دوري پيوند زد زمان را در ذهن و قلبم منجمد كردم، چرا كه حركت زمان خاطره هايم را كهنه و كهنه و كهنه تر ميكرد و رنگ و جلاي ان لحظه هاي زيبا و كم نظير را اهسته اهسته كم ميكرد. اري، چند صباحي است كه فقط من مانده ام و اين خاطره ها؛ خاطره هايم را با قطره هاي گاه به گاه اشك دلتنگي و روياهاي دلنشين شبانه جلا ميدهم روز پدر را إز رآه دور به بهترين خاطره زندگيم تبريك ميگويم و زير لب براي أو از پشت گوشي تلفن زمزمه ميكنم پدرم دوستت دارم ، و دعا دعا ميكنم كه مبادا اين بهترين اين عزيزترين اين دلنشين پدر لرزش قلب دلتنگ مرا إز رآه دور حس كند . ارزو دارم مرا هميشه شاد و خندان تصور كند ، چون ميدانم أو به لبخند من شادمان است! سالومه ١٦ جون ٢٠١٣